چکیده
تأثیر دوزبانگی بر ریزساختار راههای ماده سفید مرتبط با پردازش زبان در کودکان دبستانی با استفاده از تصویربرداری تشدید مغناطیسی با تکنیک انتشار تنسوری (MR-DTI) ارزیابی شده است. چهل کودک ۸ تا ۱۱ ساله در این مطالعه شرکت داشتند که به سه گروه مختلف تقسیم شدند (۱۵ دوزبانه همزمان، ۱۵ دوزبانه متوالی، و ۱۰ تکزبانه). فرضیهی اصلی این بود که سن آغاز و نحوهی یادگیری زبان دوم میتواند ویژگیهای مدارهای زبانی مغز را تحت تأثیر قرار دهد. در هر شرکتکننده، میانگین ناهمسانگردی کسری (FA) برای چهار مسیر اصلی ماده سفید اندازهگیری شد:
۱. فاسیکول قوسی چپ/دسته طولی فوقانی (lAF/lSLF) که ناحیه بروکا را در نواحی اُپرکولار و مثلثی از شکنج پیشپیشانی تحتانی چپ به ناحیه زبانی پسین متصل میکند،
۲. فاسیکول پیشانی-پسسری تحتانی چپ (lIFOF) که نواحی قدامی در لوب پیشانی را به نواحی پسین در لوبهای گیجگاهی-پسسری متصل میسازد،
۳. دستهای از تارهای عصبی که از بخش قدامی جسم پینهای (AC) منشأ گرفته و به لوب اربیتال میروند (AC-OL)،
۴. فیبرهایی که از بخش میانی قدامی جسم پینهای (AMB) منشأ گرفته و با قشرهای پیشحرکتی و حرکتی مکمل ارتباط دارند (AMB-PMC).
نتایج نشان داد که میانگین FA در مسیرهای lAF/lSLF و AMB-PMC بین سه گروه تفاوت معناداری نداشت. در شرکتکنندگان دوزبانه همزمان، مسیرهای lIFOF دارای میانگین FA بالاتری نسبت به دوزبانههای متوالی و تکزبانهها بودند، در حالی که در مقایسهی فیبرهای AC-OL، مقدار میانگین FA در دوزبانههای همزمان بهطور معناداری کمتر از تکزبانهها بود. در هر دو مورد، مقدار FA در گروه دوزبانههای متوالی بین دو گروه دیگر قرار داشت. بهدانش ما، این مطالعه نخستین شواهد از سازگاری ریزساختار ماده سفید مغز انسان در ارتباط با دوزبانگی را ارائه میدهد.